مهیار مهیار ، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 27 روز سن داره

مهیار جون مامان و بابا

18 ماهگیه پسر گلم.....

1390/9/2 12:43
نویسنده : مامان مهناز
622 بازدید
اشتراک گذاری

البته یکی دوروزی هست رفتی تو ١٨ ماه اخر این ماه یعنی ٣٠ ام واکسن داری و من از الان تو فکرشم که چیکار کنم!!!

خدا رو شکر دستات یکم توپولیه و میشه به جای پا تو دست بزنیم ...

ماشاا... هرروز داری بزرگ تز میشی و به شیطنتات اضافه میشه مثلا:

حرف گوش کم تر شدی قبلا میگفتم مهیار دست نزن یا نرو عین خیالت نبود ولی الان حرفمو گوش میدی و چیزایی که نباید دست بزنی رو میشناسی و اول نگاه میکنی اگه من نباشم یا چیزی نگم بعد دستکاری میکنی!!!!!

دستشویی که میکنی میری دم دستشویی و میگی اب باز(اب بازی)من موقع شستنت اینجوری میگم

ابه(اب)

بابا

دد(مخصوصا کاپشنو که بیارم)

اشی(ماشین)

آپو(هاپو)من خیلی از این استفاده میکنم و به خرس و هاپو و اسب ابیت میگم!!!

اکن(نکن)وقتی قلقلکت میدم

ددددد(دست دسی)

ابی(abbay) اكبر

جوجو(البته چند وقته نگفتي باز)

اما(ماما-ميمي)خيلي بهم توجه داري!!!!!!

عكس-خيلي ميگي نميدونم واقعا معنيشم ميدوني يا نه!!!!!

اندس(بنداز)

اودا(افتاد)علاقه داري كه واستي پشتمونو هل بدي بعد هم ريسه بري البته ما هم بايد بيافتيم!!

 

ديگه ديگه...به ذهنم نمياد بعضي چيزارم انگار بخاي بگي ولي نميتوني و همه رو شبيه ميگي

عاشق كارتون و اهنگ قهوه تلخي .شير هم خيلي دوست داري و ماكاروني رو حتي ميتوني با چنگال بخوري البته منم كمك ميكنم كه زودتر تموم كني!!!

قبلا لب به ميوه هاي يكم ترش هم نميزدي ولي با سعي و تلاش انگار كم كم داري عادت ميكني تقصير خودم بود كه بهت ترش نميدادم.عيب نداره عادت ميكني ويتامين خيلي واست لازمه

حوصلت كه سر ميره ميري رو مبل و خيابون و نگاه ميكني عاشق ماشيني و وقتي دوتايي باشيم نميترسوني و ساكت ميشيني و حتي يكم بعد ميخوابي...فدات شم اولين كار رانندگي بهت ياد ميديم!!!!!!!!!

وزنت حدود 15 هه و قدت هم اگه بذري ببينم دفعه بعد مينويسم

دندوناي نيشت هم دراومده و جمعا 16 تا دندون داري مونده اسيا ها كه معلوم نيست چه پوستي ميكني!!!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)